ناصر محمد خانی ستاره دهه 60 فوتبال ایران پس از اجرای حکم اعدام شهلا جاهد از ایران رفت
به گزارش مشرق به نقل از باشگاه خبرنگاران، ناصر محمد خانی بامداد چهارشنبه در مراسم اعدام شهلا جاهد که محکوم به قتل لاله سحرخیزان بود، شرکت کرده و بعد از اجرای مراسم با پرواز از فرودگاه امام تهران را به مقصد قطر ترک نمود.
بامداد امروز در حضور خانواده مقتول، شهلا جاهد اعدام شد. فرزند لاله صندلی اعدام را از زیر پای شهلا کشید.
ناصر محمد خاني قبلا گفته بود :فقط با قصاص شهلا آرام میشوم
پرونده «شهلا جاهد» برای بار چندم؛ که پیشبینی میشود بار آخر باشد، به جریان افتاده و محمدخانی منتظر است تا پس از 7 سال قانون زندگی کسی که زندگی را از او و بچههایش گرفت، بگیرد. ناصر هنوز صورتش را اصلاح نمیکند و حتی وقتی با اصرار دوستانش مواجه شده نیز باز تهریش گذاشته است. برای او زندگی همچنان مشکی است، اما ناصر به ما قول داد تا پس از قصاص قاتل به زندگی بازگردد و در همان روز اول صورتش را اصلاح کند.
نشریه رویش در این خصوص مصاحبه ای با این بازیکن سابق فوتبال منتشر کرده که در آن محمدخانی با بیان اینکه دو جلسه دادگاه برگزار شده است می گوید: ما دو جلسه دادگاه داشتیم که طی آن خانم جاهد آخرین دفاعیات خود را به زبان آوردند. وی البته حرف تازه ای نداشت و همچنان تلاش میکند تا از قبول انجام قتل طفره برود، ول با توجه به اقرارهایی که در گذشته انجام داده جایی برای دفاع باقی نمانده است.
محمدخانی در پاسخ به اینکه فکر میکند این بار پرونده بسته شود یا اینکه باز هم کار به تجدیدنظر بکشد، می گوید: بعید میدانم که دیگر تجدیدنظری در کار باشد.
وی در ادامه می گوید: قاضی هم اعلام کرده که براساس مندرجات در پرونده رأی نهایی را صادر میکند. براساس شواهد و قرائن جای هیچگونه شک و شبههای در این مورد که شهلا در صحنه قتل حضور داشته و مرتکب آن شده است وجود ندارد.
محمدخانی در ادامه می گوید: قضات قبلی نیز همگی حکم به قصاص دادهاند و من بعید میدانم که حکم قاضی جدید متفاوت از آنها باشد.
ناصرمحمدخانی درباره ماجرای شریک جرم نیز اظهار می دارد: اینها «مانورهای لفظی» خانم جاهد برای گمراه کردن دادگاه است. او میگوید: مرتکب قتل نشده ولی در صحنه قتل حضور داشته است. خب اگر چنین ادعایی راست باشد مگر میشود که او قاتل را نشناسد و یا نتواند او را شناسایی کند؟ از طرفی میگوید که وقتی من رسیدم در باز بود و قاتل رفته بود. یعنی میتوان باور کرد که خانم جاهد دقیقاً در چنین لحظهای وارد خانه ما شده باشد؟!
وی درباره اینکه شهلا جاهد برای چه میگوید «به خاطر ناصر اعتراف کردهام»؟ می افزاید: مدعی شده که چون نزدیک سال همسرم بوده و من نیز در بازداشت بودهام او حاضر شده به قتل اعتراف کند تا بنده آزاد شوم. از شما میپرسم: کدام آدم عاقلی برای آنکه کسی را از بازداشت بیرون بیاورد به قتل اعتراف میکند؟
محمدخانی در گاسخ به اینکه گویا با دستخط خودش هم در این باره که مرتکب قتل شده است نوشته؟ می گوید: اتفاقاً قاضی هم به همین دستخط اشاره کرد و گفت: گیریم اعترافات شما متأثر از شکنجه و فشاری بوده که متحمل شدهاید، این یادداشت را که در حالت طبیعی نوشتهاید.
وی در ادامه می گوید شهلا جاهد در این خصوص گفته است: «چون در صحنه حضور داشتم، از عذاب جهنم میترسیدم و متأثر از همین وضعیت اعتراف کردم!» خلاصه به هر دروغی متوسل میشود تا جانش را نجات بدهد.
ناصرمحمدخانی درباره اینکه چه چیزی آرامش می کند به قصاص شهلا اشاره می کند و می گوید: اصلا رضایت نخواهم داد.
وی در ادامه تاکید می کند: همه ما «انسان» هستیم و بالطبع تماشای مراسم اعدام هیچ انسانی نمیتواند خوشایند باشد، اما به هر حال قانون باید اجرا شود.
محمدخانی در پاسخ به اینکه الان که به گذشته فکر میکنی چه چیز بیشتر از همه باعث ناراحتیات میشود؟ اظهار می دارد: اینکه همسرم در غربت رفت. من او را از قطر به ایران آورده بودم. همسرم اینجا کسی را نداشت. بدتر از همه اینکه قبل از رفتنش دیگر نتوانسته بودم او را ببینم. به این خاطر که همراه پرسپولیس در اردوی آلمان بودم.
محمدخانی در پاسخ به اینکه حالا واقعاً شهلا عاشق شماست؟ می گوید: عشق «جان» میدهد، هستی میبخشد، زندگی میکند. این چه عشقی است که هستی من را از من گرفت؟ این چه عشقی است که مادر بچههایم را کشت؟ نزدیک به 7 سال است که دیگر زندگی ندارم. با آبرویم بازی شده. کارم را از دست دادهام. آیا اینها عشق است؟ آن موقع که داشت خانوادهای را از هم میپاشاند چرا به عشق فکر نکرد؟ همه این حرفها بهانه است. شهلا «عشق» را وسط کشیده تا افکار عمومی را فریب بدهد و حس ترحم آدمها را برانگیزاند. او زندگی مرا به آتش کشید.
بازیکن اسبق تیم پرسپولیس در پایان پیرامون خانه ای که قتل همسرش در آن اتفاق افتاد می گوید: این روزها در حال تغییر دکوراسیون خانه هستم تا وقتی بچهها برگشتند خیلی خاطرات گذشته برایشان تداعی نشود.
مستند اعترافات جاهد
شهلا جاهد، مظنون به قتل فاطمه (لاله) سحرخيزان همسر ۳۲ ساله ناصر محمدخانی بازيکن سابق تيم ملی فوتبال ايران است.لاله سحرخیزان هفت سال پیش در خانه خود و در حالی که همسرش همراه با تيم پرسپوليس در آلمان به سر می برد و فرزندانش در مدرسه بودند، با ضربات چاقو به قتل رسيد.
پليس در مراحل تحقيق در مورد این پرونده، به ارتباط پنهان ميان ناصر محمدخانی و یک پرستار به نام شهلا جاهد پی برد و با يافتن قرائنی عليه شهلا جاهد، او را بازداشت کرد.شهلا جاهد در مراحل بازجويی، خود را همسر موقت (صيغه ای) ناصر محمدخانی معرفی و پس از یازده ماه مقاومت در بازجویی سرانجام به قتل همسر عقدی او اعتراف کرد(تصاویر پایین) اما سپس در دادگاه منکر اعترافات خود شد.اما دادگاه شهلا جاهد را قاتل شناخت و حکم به قصاص (اعدام) او داد.این حکم در شعبه پانزدهم دیوان عالی کشور تأیید شد اما یکی از قضات پرونده با ارسال نامه ای برای رئیس قوه قضائیه ده مورد ایراد در پرونده شهلا جاهد برشمرد و در پی آن، رئیس قوه قضائیه با جلوگیری از اجرای حکم، پرونده را برای رسیدگی مجدد به دادگاه دیگری فرستاد.این دادگاه نیز شهلا جاهد را گناهکار و مستحق اعدام شناخت و شعبه 26 دیوان عالی کشور نیز حکم اعدام را تأیید کرد.این بار وکیل شهلا جاهد با ارسال نامه ای برای رئیس قوه قضائیه، از مستنداتی سخن گفت که حاکی از بیگناهی وکیل است و رئیس قوه قضائیه بار دیگر از اجرای حکم جلوگیری کرد و پرونده را به دادگاه دیگری ارجاع داد.بار سوم هم دادگاه شهلا جاهد را گناهکار دانست و حکم اعدامی که دادگاه صادر کرد در شعبه سوم دیوان عالی کشور تأیید شد.اما با وجود گذشت بیش از هفت ماه از صدور رأی تأیید دیوان عالی، دستور اجرای حکم اعدام شهلا جاهد صادر نشد تا اینکه روز گذشته (21 بهمن) رئیس قوه قضائیه اعلام کرد که پرونده شهلا جاهد دارای ایرادهای شکلی و ماهوی است و باید تحقیقات درباره قتل از ابتدا آغاز شود و قاضی دیگری به پرونده رسیدگی کند.طی سه مرحله ای که شهلا جاهد تا آستانه اعدام پیش رفت، مجموعاً بیش از ۲۷ قاضی در مراحل مختلف به پرونده او رسیدگی کردند که بیست و چند تن از آنان وی را گناهکار و هفت نفر بیگناه شناختند و هم اکنون حجم پرونده شهلا جاهد به بالای 3500 صفحه رسیده است.ماجرای قتل همسر ناصر محمدخانی طی پنج سال گذشته از گزارشهای پرخواننده صفحه حوادث روزنامه ها و بخصوص مطبوعات حوادثی و عامه پسند ایران بوده و شهلا جاهد را به مشهورترین زن ایرانی تبدیل کرده که در انتظار اعدام به سر می برد.
شهلا در صحنه های بازسازی قتل مدام گریه میکرد و فریاد میزد:نمیتوانم!-در بازرسی از دفاتر خاطرات شهلا تمامی روزها بدون قلم خوردگی نوشته شده بود بجز روزحادثه یعنی ۱۷ مهرماه۸۱ که بنظر میرسید سعی داشته بطور تصنعی چیزهایی بنویسد تا خالی نباشد. بعد هم آنها را خط زده بود.(شهلا در دفترش با تنفر از لاله با عناوینی چون پیرزن عجوزه و کفتار یاد کرده بود!)تصویر کوچک شده است. برای دیدن تصویر در اندازه واقعی کلیک کنید. اندازه واقعی تصویر 650 در 512
شب قبل از قتل در اتاق پذیرایی و در محل قرار گرفتن شوفاژ و پشت پرده ها پنهان شده بود.او اعتراف کرد که از همینجا صدای لاله را میشنیده که به مهرنوش نماز غفیله را یاد میداده و او نیز آن را یاد گرفته و ۱۱ ماه مرتبا در زندان میخوانده است!
در جزئیات قتل شهلا به التماسهای لاله وقتی تیغه چاقو را گرفته و قاتل روی شکمش نشسته بود اشاره کردو مدام گفت:منو ببخش لاله!(شهلا چنان با دقت از زمان و جزئیات وصحنه قتل سخن میگفت که شکی برای مامورین باقی نگذاشت که قاتل خود وی بوده است.او حتی رنگ لباس مقتوله را نیز به خاطر می آورد!)
تشک خواب را برگردانده بود بنابراین وقتی لکه های خون را به پلیسها نشان داد. اعتراف کردند که تا آن لحظه آن را ندیده بودند!!
ناصر محمد خانی و شهلا جاهد در اتومبیل نیروی انتظامی در محل حادثه.بررسی کارآگاهان نشان داد که ناصر به مواد مخدر اعتیاد داشته و شهلا برای وی مواد تهیه میکرده است.در دفترچه خاطرات شهلا از وی با اسم رمز "برنج" یاد شده بود!ناصر از ابتدا هم دوست نداشت که شهلا قاتل باشد...منبع:همشهری جوان
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
سهشنبه 04,مارس,2025